تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

تلخ همچون چای سرد

تلخ منم،چایی یخ که هیچکس ندارد هوسش را

رابرت برتون نوشت:"من از اندوه مینویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم"

{از سال 89 تا 94 توی بلاگفا می‌نوشتم. بعدش بلاگفا هیولا شد و نوشته‌هام رو قورت داد. منم کوچ کردم به اینجا }

بایگانی

دردهای قاعدگی...

دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ

اولین باری که رد خون را در لباس زیرمان دیدیم،بدون شک تمامی مان وحشت کردیم.بعد آمدند در گوش مان گفتند این یک راز است و هیچ مردی نباید از آن بو ببرد.دردهای یواشکی ِزیادی کشیدیم.دردهایی از ناحیه ی کمر تا زیر شکم.حالت تهوع از شدت درد.در فصل سرما عرق کردیم.فوبیای رد خون بر پشت فرم های مدرسه داشتیم...آن هایی که مذهبی بودند ماه رمضان ها در خانه باید ادای روزه دارها را در می آوردند.سه بار سکته میکردیم تا برویم داروخانه و از اقای پشت پیشخوان نوار بهداشتی بخواهیم...به شخصه امتحان های زیادی را سر همین درد ماهیانه،خراب کردم.اردوهای زیادی را کنسل کردم.کلاس های مهمی را غایب کردم...وسط جنگل های شمال از درد به خود پیچیدم و صدایم در نیامد.پایم را گذاشته بودم مشهد و به دلیل همین قاعدگیِ لعنتی توی هتل مانده بودم.دریای کیش را دیده بودم و تنها ساق پایم را داخلش برده بودم.دبیرستانی که بودم اگر وسط زنگ یکدفعه دردم میگرفت باید با آژانس به خانه برمیگشتم.شب هایی که از درد و عرق از خواب جا میپریدم و آنقدر آن شب طولانی بود که حتی از گریه هم خوابم نمیبرد...تمام این ها به کنار.اگر یک روز بعد از یک ماه این درد دیرتر به سراغمان بیاید وحشت به جانمان می افتد.سونوگرافی باید برویم.پله ها را نباید بالا و پایین برویم.باید پسته و موز بخوریم.ولی در این بین تنها چیزی که دردش بیشتر از درد جسم است،درد روان ماست.دردی که باید تمام این دردها را مخفی کرد.که مبادا برادر و پدرت بفهمند تو درد میکشی.که مبادا استاد دانشگاه بفهمد تو از درد به خود میپیچی.که یکدفعه اگر توی خیابان از شدت ضعف به زمین بخوری نباید بگویی پریود هستم...سال آخر مقطع کارشناسی که بودم به سیم آخر زدم.یک روز وسط امتحان که درد امانم را بریده بود و به زور جواب ها را مینوشتم،پایین برگه ام ضمیمه کردم:استاد شما از درد پریود چیزی نمیدانید و حق دارید به برگه ی پر از جفنگ من نمره ندهی!...دردهایم را در خانه بروز دادم.جیغ میکشیدم و از عمد می آمدم وسط سالن و از درد به خود میپیچیدم.سحرهای ماه رمضان بیدار نشدم و اعلام کردم من یک هفته مرخصی دارم و در ازایش درد میکشم و خون میبینم.یک هفته در ماه نفرت مان را نسبت به تمام مردهای اطرافم،اعلام میکردم...اما هیچ چیز این وسط تغییر نکرد.نه مردها درک شان افزایش یافت و نه از دردهای من کم شد...چیزی که میخواهم بگویم این است که 28 می روز بهداشت قاعدگی،چیزی فراتر از بهداشت جسمی ست.بهداشت روحی و ساپورت روانی زن ها در طی این شش روز،یک هفته،ده روز و...مهم ترین مسئله ای ست که یک زن به آن احتیاج دارد.حالا که جامعه ی ما یک تاریخ شمسی به این روز اختصاص نمیدهد و ما دست به گریبان تاریخ و مناسبت میلادی این روز میشویم لطفا کمی هوای زن ها را داشته باشید.لااقل در ماه شش روزش را...

عطیه میرزاامیری

۹۵/۰۳/۱۰

نظرات (۱۱)

زن ها تو این روزها یی درد اور فقط یک اغوش می خواهند که ارم باشند ..که جای تمام درد ها باشه ...
وقتی یک روز عقب می افتد ..ترس ترس ...
۱۰ خرداد ۹۵ ، ۱۹:۲۱ مصطفی موسوی
با این که وقتی چنین شرایطی برای خواهرام پیش میومد، اگه لازم میشد مادرم در حد ضرورت به این‌مسئله اشاره‌میکرد، اما نمیدونم چرا منم خوشم نمیاد یه جای‌عمومی انقد واضح درموردش صحبت بشه
چه قدر همه ی زن ها این نوشته رو میفهمن.چه قدر این فهمیدنه بده.
عاااالی بود 

حرف خییلییاز ددخترا هستش 

لایک
عطیه جون.. با همش موافقم.. ولی قسمت مثل سگ پاچه گرفتن و قاطی بودن نگفتی. من به شخصه اینو هرماه تجربه میکنم و البته بیچاره اطرافیانم😆😦
یک متن عالی که با تمام وجود درکش کردم و تمام کلماتش جلو رژه رفتن 
ای کاش کمی ما رو درک میکردن 
فقط کمی
باید دستتو محکم بوسید عطیه برای نوشته هات👌💞
پاسخ:
ع وا(خجالت)
عجالتا 7 روزش را :| 
هرچقدر درمورد پریود ، ما دخترا ناله کنیم کمه ، همین بس که خدا هم گفته که عادت ماهانه زنان رنج بزرگی است ...
۱۰ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۵ شاهزاده شب
رفت رو پیوندهای روزانه:)
ببخشید جسارتا
در عوض همه ی اینا خیلی چیزای دیگه هم داریم
خیلی چیزایی که باعث میشه ادم همه ی اینا رو تحمل کنه.
و البته هر چیز طبیعی رو نمیشه جار زد
یه حدیثی بود که میگفت هر بار که یه خانم درد میکشه کلی ثواب براش مینویسن و گناهاش پاک میشه.
اینجوری نوشتن حریم ها رو از بین میبره
البته نظر منه
موفق باشین
من اصلا این موضوع رو قبول ندارم که اعلام عمومی کنیم که ما پریود شذیم! درد داره، اذیت شدن داره ولی نه ربطی داره به مذهبی بودن نه غیر مذهبی بودن، حیاست که به نظر من اصلا چیزه بدی نیست که آدم حیا کنه و از مسائل شخصیش حرف نزنه. به قول شما گفتنش هم مشکلی رو حل نمیکنه. واقعا چرا باید به پدر و برادر مون اعلام کنیم پریودیمون رو؟ الان بخ مناسبت این روز همه دارن پست میذارن که وای و آه از مظلومیت زن! مردا بی حیان چرا ما مسائل مون رو مخفی کنیم؟ خیلی دلیل مسخره ایه